به دعوت بهشب به بازی وبلاگی خاطره ای از هرمز(رادیو احسان)
جزیره هرمز همیشه برای من جایی ویژه بوده و هست. با بهترین دوستانم به هرمز سفر می کنم. هنوز دور جزیره را با دوچرخه رکاب نزده ام احساس می کنم اگر اینکار را قبلا انجام داده بودم اشتیاقش در من تمام می شد. نگه اش داشته ام برای وقتی که وقتش رسید. آخرین باری که به همراه دوستانم به هرمز رفته بودم هوچراغی بود(اسم علمی و فارسی اش را بلد نیستم اگر کسی می داند لطفا به من هم یاد بدهد.) تا وقتی سر وکله ماه پیدا نشده بود امواج همه جا را روشن می کردند. با نور آبی فسفری فریبنده شان. وقتی زیر آسمان خدا می خوابی می فهمی چقدر از طبیعت دور شده ایم و خودمان را محدود به سقف ها کرده ایم. سقف خانه هایمان، سقف شادی هایمان و همه سقف های دیگر .
ابراهیم علوی هنرمند مستعد هرمزگانی قطعه موسیقی خلق کرده با نام "هوچراغی" حتمن گوش کن.خاطراتت رو خاطره انگیز می کند
حتمن . ممنون که گفتی و ممنون از دعوتت :-)
مم نون از سهیم کردن ما در خاطره, امیدوارم سقف هامان بروند بالا و بالاتر:-)
ممنون از شما بابت این بازی وبلاگی.
چه توصیف زیبایی از دلیل انجام ندادن کاری...مورد دوچرخه سواری رو گفتم اینجا...
:)
جدی؟
واقعا ..:)