رفته بودم تنگه بارزی روستای توتنگ از توابع سیاهو. متاثر کننده بود. ان جای دور تقریبا به بزرگترین سطل اشغال استان تبدیل شده بود. وقتی شروع کردم که شاید کمی از لکه سیاهی که بر پیکره طبیعت افتاده، بکاهم و اندک زباله ها را جمع کنم جوانک مستی رو به من کرد و گفت: چه اکردی لاشی. ولی بکن بارش ابوت هوو خودش شبرت. بدو پیک بزن....
ایکاش عکس می گرفتید.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
درود بر این ذهن خلاق...
براوو
رفته بودم تنگه بارزی روستای توتنگ از توابع سیاهو. متاثر کننده بود. ان جای دور تقریبا به بزرگترین سطل اشغال استان تبدیل شده بود. وقتی شروع کردم که شاید کمی از لکه سیاهی که بر پیکره طبیعت افتاده، بکاهم و اندک زباله ها را جمع کنم جوانک مستی رو به من کرد و گفت: چه اکردی لاشی. ولی بکن بارش ابوت هوو خودش شبرت. بدو پیک بزن....
ایکاش عکس می گرفتید.