رادیو منا

آشتی با زمین

رادیو منا

آشتی با زمین

تنهایی ( Loneliness)

تنهایی و تراکت های تبلیغاتی


منبع عکس

تنهایی آدم ها با هم فرق می کند. بعضی ها تنهاییشان با شکوه است بعضی ها اجتناب ناپذیر و بعضی ها آنقدر رنج می کشند از این تنهایی که تا می خواهی بهشان نزدیک شوی قلاب می اندازند دورت که مبادا ترکشان کنی و از این رو جرات نمی کنی بهشان نزدیک شوی. حالا ربط تنهایی و تراکت های تبلیغاتی را برایتان می گویم. همیشه با تبلیغات چاپی بر روی کاغذ از آنرو که باعث هدر رفت انرژی و کاغذ و در نهایت درختان می شود مخالف بوده و هستم اما آن بابایی که شغلش پخش این تراکت هاست نه می داند انرژی چیست  نه درخت برایش مهم است نه کاغذ چرا که غم نان و سیر کردن شکم خانواده اش را دارد و نمی توان بر او خورده گرفت و نمی گیرم و وقتی با نا امیدی کاغذ را به طرفم می گیرد همیشه با لبخند کاغذ را از دستش می گیرم و تشکر می کنم گویی لطفی بزرگ به من داشته ، تا احساس مفید بودن بکند و می دانم در روز شاید از هر 10 نفر 8 نفر کاغذ را یا نمی گیرند یا با بی میلی تمام و اکراه گرفته و چند متر آنطرف تر رهایش می کنند. دیروز مسیر خانه را با شتاب می پیمودم که با یکی از همین پخش کننده های تراکت دم یکی از بازارهای شلوغ شهرمان برخورد کردم و می دیدم نفر قبلی چطور جاخالی داد تا تراکت را نگیرد ، قیافه مرد خسته و کلافه بود و وقتی تراکت را با نا امیدی به طرفم گرفت مشتاقانه از او گرفتم و تشکر کردم و با همان سرعت همیشگی دور شدم. تقریبا 2 چهار راه را رد کرده بودم که شنیدم یکی با صدای ضعیف صدایم می کند. همان مرد تراکتی بود! با من چه کار داشت؟ اینهمه راه را برای چه پیموده بود ؟ سوالی داشت که برایم سخت بود و هنوز هم که یادم می آید دلم آزرده می شود از اینکه آدم ها تا چه اندازه با هم غریبه شده اند و تنها. سوال مرد بعد از پیمودن اینهمه راه این بود:

- مگر شما مرا می شناسید؟ 

 

Human loneliness differs from one to another, some people's loneliness is glorious and some other's is inevitable. And some people are that much alone that you are afraid to get close to, because they would chain you in their lives. You may ask what loneliness has to do with leaflets ?! I will tell you. I am the one who is always against paper advertisement, because lots of paper and energy would be wasted and at the end the trees! But the man whose job is to distribute the leaflets to people in the street doesn't know about these issues he doesn't care because he should care about his family and the money he would get with this job, and I give up in this case, so whenever I face one of them I get the leaflet and appreciate them and smile, I want to let them feel useful and I know hardly people even get the paper or they do it with reluctance. Yesterday as I was walking to home with my usual high speed I saw one of them I got the paper and appreciated and left, after passing 2 traffic light I felt someone is calling me, when I turned back I saw that man, he was tired of following me that fast and wanted to ask me something, his question was so heartbreaking and I could understand how much we, human beings are alone, he said:"did you know me?" 



محمد تاجران ( Mohammad Tajeran)


We need trees 

محتاج درختانیم 


آرام و بی سر و صدا وارد شهرمان شد. نه ادعایی داشت نه نمایش داد. مستقیم سراغ مدرسه ها را گرفته بود و ما هم سر کلاس دیدیمش. وقتی رسیدیم و بعد از سالها نیت کردیم پشت نیمکت های چوبی کلاس بنشینیم صحبتش شروع شده بود.عکس های سفرش را با پرژکتور به بچه های دبستان پسرانه که سرشار از هیاهو و پرسش بودند نشان می داد و از رسالتش بر کره خاکی می گفت که سالهاست دور دنیا رکاب می زند و برای بچه های مدرسه های سراسر دنیا از چگونه پاک زیستن و از کره خاکی محافظت کردن را آموزش می دهد و در هر مدرسه ای به کمک بچه ها درخت می کارد. شعارش این است"محتاج درختانیم" . بعد از اینکه کلی با بچه ها درباره فواید درختان و چگونگی مراقبت از آنها به بحث و گفتگو پرداخت در حیاط نهال لوری را کاشت و همانطور که بی سر و صدا آمده بود آرام هم رفت و می دانم در روح تک تک بچه های کلاس چیزی را زنده کرده است که روزی شکوفا خواهد شد.  

محمد تاجران ۱۰ سال است که با دوچرخه بر روی کره خاکی رکاب می زند و برای بچه های مدرسه از درختان و زمین و شیوه سبز زندگی کردن می گوید و  درخت می کارد. زمستان۹۲ را در بندرعباس بود و ما افتخار آشنایی با او نصیبمان شد.  

 وبسایت رسمی محمد تاجران  http://www.weneedtrees.com/ 

هرچند کافی است در گوگل بزنید محمد تاجران تا صدها لینک برایتان بیاورد.

امیدواریم هرجا که هست سالم و پر انرژی باشد و به رسالتش ادامه دهد

 

He came in silence, no show off! He had asked schools to start his mission. We saw him there. When we arrived he had started his presentation about trees, way of green living and was sharing his photos with school children, photos from around the world with other countries children and was teaching them how to care our climate and environment, his motto was" we need trees" and at the end he planted a Banyan tree with school children.

He left in silence as he had came, but I am sure he lighted something bright in children souls that one day would be flourished .

Mohammad Tajeran is his name and this is his official website http://www.weneedtrees.com  

you can just google mohammad tajeran 

We wish him luck and energy to keep going through his bright path

سکوت ( silence)



اگر هرکس به اندازه فهمش سخن می گفت


وه که چه سکوتی جهان را فرا می گرفت

10 خرداد روز جهانی بدون دخانیات

Stop smoking 


به مناسبت 10 خرداد روز جهانی بدون دخانیات